loading...
ردپای دوست
سپید ه ی صبح بازدید : 119 سه شنبه 06 مهر 1389 نظرات (0)

شب سردی است ومن افسرده

راه دوری است وپایی خسته

تیرگی هست وچراغی مرده

می کنم تنها ازجاده عبور

دورماندند زمن آدمها

سایه ای ازسر دیوار گذشت

غمی افزودمرا برغم ها

فکر تاریکی واین ویرانی

بی خبرآمدتابادل من

قصه هاسازکند پنهانی

نیست رنگی که بگوید بامن

اندکی صبرسحرنزدیک است

هردم این بانگ برآرم ازدل

وای این شب تاریک است

خنده ای کوکه به دل انگیزم؟

قطر ه ای کوکه به دریا ریزم ؟

صخره ای کو که بدان آویزم؟

مثل این است که شب نمناک است

دیگران هم غم هست به دل

غم من لیک غمی غمناک است!!!

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
چشم کوچک است برای دیدن . گوش کوچک است برای شنیدن . زبان کوچک است برای گفتن . عقل کوچک است برای اندیشیدن . دل هم کوچک است برا ی عاشق شدن . . . تلاشی کن که با تمام وجود ببینی , بشنوی , بگویی , بیاندیشی و ... عاشق شوی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 45
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 44
  • بازدید ماه : 44
  • بازدید سال : 616
  • بازدید کلی : 2,105
  • کدهای اختصاصی