loading...
ردپای دوست
سپید ه ی صبح بازدید : 130 دوشنبه 15 شهریور 1389 نظرات (0)

به معنی درخشان و پسر خورشید از کهنترین چهره های اساطیر هند و ایرانی است .پدر او ویونگهان wiwanghan   است ، باید گفت در ادبیات اوستایی نخستین کسی است ازمردم که گیاه هوم را می فشارد جم به پاداش این عمل به عنوان پسری برای او زاده می شود .جم به معنی درخشان می باشد شخصیتی هندی و ایرانی و با نام یمه در هند ، نخستین کس از بی مرگان است ، که مرگ را بر می گزیند ، راه مرگ را می پیماید تا راه جاودانان را به مردمان نشان دهد . او سرور دنیای درگذشتگان می شود .

جم در طی جابجایی اسطوره ها در ایران به شخصیتی بسیار محبوب و محترم تبدیل می شود . در اسطوره های ایرانی جم با صفت شید به معنی درخشان همراه است . جم در اوستا با صفت (هُووَتَو : خوب رمه ) آمده است در تفسیر پهلوی با صفت هورمک (درانده گلّه و رمه خوب) ترجمه شده است صفت دیگر جم در اوستا ، سریرا ( srira ) به معنی زیبا می باشد . جم در ادبیات ایرانی نیز با صفت « دارای نگاه خورشید » توصیف شده است

 دوران پادشاهی جمشید مدت هزار سال طول کشید .در این دوران طولانی مرگ ، پیری ، گرسنگی ، تشنگی ، سرما ، گرما به طور کلی هیچ آفتی وجود نداشت و جهان از همۀ دیوان خالی بود .

در فرمانروایی او آرامش وجود دارد و نعمت فراوان است . کسی پیر و فرتوت نمی شود و پدر و فرزند هردو چون جوان پانزده ساله به نظر می آیند .

جهان در زمان او آبادان و سرشار از سعادت می شود زمین در این زمان در سه نوبت و هر نوبتی سیصد سال به طول می کشد ، گسترده تر می گردد و مردمان در نه سده فنا ناپذیر می شوند .

اهورا مزدا جمشید را از در پیش بودن زمستانی سخت آگاه کرد . زمستانی که در آن همه مردمان و حیوانات روی زمین نابود خواهند گشت . بنابراین جم را وا می دارد که « وَر » ی ( دژی ) بسازد . جمشید این دژ را وَرجَمکَرد ( دژ ساخته جمشید ) معروف است بنا می کند و در آن بدستور اهورامزدا تخمۀ  همه حیوانات مفید ، گیاهان و بهترین مردمان را فراهم آورد.

از جم در نقش یک گناهکار نیز یاد شده است ، که جمشید به سبب یاد دادن خوردن گوشت گاو به مردمان ، مورد نکوهش زرتشت قرار می گیرد .[ گات ها در یسنا 32 قطعه 8 ]در متون دیگر روایت چنین است که جم مغرور و با ادعای خدایی مرتکب دورغ شد و در روایتی آمده است که چون جم را از سخن دروغ خوش آمد فره وی در سه مرحله به هیاًت مرغی در آمد و از پیش وی گریخت .

بدین روایت فره جمشید را نخستین بار میترا یا مهر ، بار دوم ثریتونهThraetaona یا فریدون و بار سوم گرشناسب keresaspa دریافت کرد . برخی بر آن اند که این کار ( گریختن فره از جمشید در سه مرحله ) نمودی از ساختار جامعه سه گانه یعنی طبقه روحانیون ، جنگجویان و صنعت گران [ و کشاورزان ] است که جمشید بر آن فرمان می راند . درمتون متاًخر از گناه جمشید به عنوان دروغ گفتن و ادعای داشتن قدرت ایزدی سخن گفته اند .

فرجام جمشید نیز در روایت ایرانی تا حدی راز انگیز و در یکی از سرودهای کهن آمده است که جم به دست برادرش سپیتیوره Spityura [ در پهلوی اسپیتیوره ] به دو نیم شد ، در روایت های بعد امّا این اژدهاک [ضحاک] است که جمشید را می کشد و قملرو را تصاحب می کند .

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
چشم کوچک است برای دیدن . گوش کوچک است برای شنیدن . زبان کوچک است برای گفتن . عقل کوچک است برای اندیشیدن . دل هم کوچک است برا ی عاشق شدن . . . تلاشی کن که با تمام وجود ببینی , بشنوی , بگویی , بیاندیشی و ... عاشق شوی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 45
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 16
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 56
  • بازدید ماه : 56
  • بازدید سال : 628
  • بازدید کلی : 2,117
  • کدهای اختصاصی